مريض شدن عزيز دلم

ساخت وبلاگ
آرميتا جونم عشقم الان كه دارم برات مينويسم ساعت ٤/٣٥ دقيقه بعدازظهر ١٤ آذر هست. تو از ديشب تب شديدي كردي و اصلا حال نداري زنگ زدم دكترت نبود بردم يه كلينيكه ديگه كلي دارو از زيشب بهت دادم تا زه الان يه ذره تبت پايين اومده و سرحال تر شدي از ديشب هزاران بار از خدا خواستم هرچي درد و بلا داري براي من باشه خيلي سخته وقتي بچه مريض ميشه و درد ميكشه عزيزم وقتي مريض ميشي نفس كشيدن هم برامون سخت ميشه خداروشكر كه داري يكم بهتر ميشي عزيزم مريض نشو واقعا طاقتش رو نداريم وقتي مريض ميشي دلم براي همه شيطونيات تنگ ميشه براي وقتهايي كه با همه خستگي و بي حوصلگي ازم ميخوام پاشم دسته گلت رو ببينم يا ميخواهي باهات بازي كنم و نقاشي بكشم الانم منتظري بيام با هم دايناسور بكشيم ميگي مامان تو بلدي😅😁😍 عزيزم عاشقتم انشالله هميشه تنت سلامت باشه و لبت خندون 💋💋💋💋💋❤️❤️❤️❤️❤️

 

 

 

این عکس رو همین الان گرفتم بعد از تب شدید یکم تبت اومده پائین و سرحال تر شدی و نشستی پای نقاشی کشیدن👈💖👉

 

آرمیتا /ARMITA...
ما را در سایت آرمیتا /ARMITA دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : armita-gallehdario بازدید : 147 تاريخ : چهارشنبه 22 آذر 1396 ساعت: 16:44